کف زدن
کف زدن
“حاجی” در عملیات کربلای 1 در پانزده متری دشمن و در زیر آتش شدید در روز روشن خاکریز میزد. او در حقیقت در آن شرایط، با لودر و بولدوزر با تانکها میجنگید.
هنوز امکانات ضد تانک برای بچههای بسیجی نرسیده بود و احتمال عقب نشینی نیروها میرفت که ناگهان متوجه شدیم دشمن بعثی پاتک زده و به جلو میآید. شهید ملاآقایی که وضع را این چنین دید دستگاه هایش را خاموش کرد و رفت به طرف بچه ها و شروع کرد به کف زدن برای آنها. بچه ها که در زیر آتش شدید دشمن روحیه با نشاط و مطمئن حاجی را دیدند به تانکهای دشمن شلیک کردند. دشمن عقب نشست.
حاجی در یکی از شبها در حال سرکشی از نیروهایش در خط مقدم مورد اصابت قرار گرفت و با ذکر مقدس یا مهدی (عج) که مدام تکرار میکرد به ملکوت اعلی پر کشید.
برگرفته از کتاب ” فصل فکرت های نو ” تخریبچی دلاور دفاع مقدس آقای دکتر احمد مومنی راد ( صفحه 46)