کربلای 5

جریمه- فرمانده- آتش بازی- جانشین- کربلای 5- انگار بار اول است و شاید بار آخر- روز شهادت عبدالکریم پورمقامی- مناعت طبع (شهید عبدالحمید شجاعی برجویی)

کربلای 5

کربلای 5

بعد از عملیات بدر مصطفی ( بهادری ) از پيش ما رفت و مسئول تخريب قرارگاه مركزي كربلا شد. آموزش يگان‌هاي تخريب، تأمين مواد منفجره، هدايت عمليات و مسئوليت‌هاي ديگر را به خوبي انجام مي‌داد. در عمليات كربلاي5 اولين قرارگاهي كه توانست خط را بشكافد و وارد منطقه‌ی 5 ضلعي شود قرارگاه كربلا بود.كه به فرماندهي سردار احمد غلامپور اداره مي‌شد. بچه‌هاي تخريب نوك پيكان حمله بودند. مخصوصاً كه سخت‌ترين استحكامات عراق در منطقه عملياتي كربلاي 5 و شلمچه استفاده شده بود. اگر زحمات مصطفی  نبود، كسي نمي‌توانست مسير، استحكامات و میدان‌های مين ارتش بعث را باز کند.

منطقه‌ی عملياتي كربلاي5 منطقه خاصي بود، دشمن مين‌گذاري کرده و سپس آب را در منطقه جاري كرده بود. كه غواص‌ها نمي‌توانستند. وارد آب شوند. سيم خاردار، خورشيدي و مين‌ هم زير پاي بچه‌ها بود، اين‌ها همه سختي كار مصطفي را نشان مي‌داد. او مزد تمام زحماتش را با اصابت يك گلوله توپ دريافت كرد و در عمليات كربلاي5 به فيض شهادت رسيد.

او آدم ساده‌پوشي بود. خاكي بود. مهربان و خوش‌برخورد بود، قوه‌ی جاذبه بالايي داشت. شجاع بود؛ خيلي شجاع.

 در تمام مدتي كه با هم بوديم، هيچ‌وقت از سختي‌ها و رنج‌ها گله و شكايت نكرد. شوخي‌هايش هميشه جمع را بشاش نگه ‌مي‌داشت و به همه روحيه مي‌داد. او اصلاً در قيد مسائل دنيوي نبود، شهادت مي‌دهم كه به دنيا دلبستگي نداشت و در سخت‌ترين شرايط آماده‌ترين فرد بود.

راوی : عبدمحمد علی پور دشت بزرگ

برگرفته از کتاب ” انتهای معبر ” به کوشش افتخار فرج و سیده نجات حسینی صفحه 85