لمس جنگ
لمس جنگ
خانواده فرمانده در باختران ساکن بودند. در خانه ای کوچک با ساده ترین امکانات. همسرش بارها و بارها از او خواسته بود که او را برای خرید چند وسیله ضروری به بازار ببرد ولی او فرصت نکرده بود. در یکی از روزها که هواپیماهای عراقی شهر را بمباران می کردند و صدای شلیک ضدهوایی گوش خراش بود، آمد و گفت حاضر شدی که به بازار برویم، الآن فرصت پیدا کردم. همسرش تصور کرد که او شوخی می کند ولی در کمال ناباوری دید که او جدی است. با هم به بازار می روند؛ درحالی که شهر زیر بمباران دشمن به خود می لرزید … در راه کنار یکی از ضدهوایی ها ایستاد … معتقد بود که تمام اعضای خانواده بویژه خانم ها باید جنگ را با تمام وجود لمس کنند.
سردار شهید علیرضا عاصمی – فرمانده تخریب قرارگاه خاتم الانبیاء(ص).
برگرفته از کتاب ” ازدحام انفجار ” نوشته تخریبچی دلاور آقای دکتر احمد مومنی راد عضو هیات علمی دانشگاه تهران
