قبر مخفی
قبر مخفی
تخریب چی، نوجوانی بود صاف و زلال و پاک، 16 سال بیشتر نداشت، درس خوانده مکتب عرفانی امام(ره). در گوشه ای پرت در اردوگاه، شب ها توی قبری که مخفیانه کنده بود برنامه ها داشت. حرفش این بود که اگر از آخرت غفلت کنیم باخته ایم، در نمازش طوری گریه می کرد که قلب آدم می لرزید. در تاریکی می آمد و در تاریکی هم به سوله برمی گشت. شاید هر بار در پایان راز و نیاز و عبادت به آن مینی فکر می کرد که مال او بود، به آن مینی که اسم او رویش نوشته شده بود. سرانجام به مینش رسید و با انفجار آن پرواز کرد.
شهید غلامرضا علیزاده، تخریب چی، اردوگاه شهدای تخریب.
برگرفته از کتاب ” ازدحام انفجار ” نوشته تخریبچی دلاور آقای دکتر احمد مومنی راد عضو هیات علمی دانشگاه تهران