غلت زدن در معبر

غلت زدن در معبر

غلت زدن در معبر

غلت زدن در معبر
تیر و ترکش مثل باران می بارید. ظلمات بود. تاریک تاریک؛ کار معبر تمام شده بود و بچه ها گردان پیاده پشت میدان مین منتظر فرمان عبور. فرمانده گردان گفت: تخریب چی کجاست؟
همین جاست الآن می آید. در تاریکی هیچکس نمی دید که تخریب چی برای اطمینان از اینکه مینی در معبر جا نمانده باشد داشت در معبر غلت می زد … آری هیچکس نفهمید و ندانست. تنها ملائکه انگشت به دهان مانده بودند. بالاخره تخریب چی آمد. بعد از آن فرمان عبور صادر شد و بچه ها سالم از معبر عبور کردند و به خاک ریز دشمن یورش آوردند.
شهید مسعود قانعی، لشکر 17 علی ابن ابیطالب(ع) ، عملیات والفجر مقدماتی.
برگرفته از کتاب ” ازدحام انفجار ” نوشته تخریبچی دلاور آقای دکتر احمد مومنی راد عضو هیات علمی دانشگاه تهران