ششمین سالگرد شهادت تخریبچی شهید سید مجتبی ابوالقاسمی گرامی باد
ششمین سالگرد شهادت تخریبچی شهید سید مجتبی ابوالقاسمی گرامی باد
زندگینامه
در تلفیق گرمای مردادماه سال ۱۳۶۰ و شعله باران موشکهای رژیم بعثی عراق، خداوند پسری دیگر را گرمابخش زندگی خانوادهای از سلالهی فاطمه (س) میکند و «آقا سید حسین» که خود مبارزی انقلابی است و رزمندهای مخلص و بیریا، نام کودکاش را «سیدمجتبی» میگذارد.
در پرتو محبت اهلبیت (ع) و سایهسار خانوادهای مؤمن، «سیدمجتبی» رشد و بالندگی آغاز میکند و به برکت همجواری با مسجد امام حسن عسکری (ع)، شوق و شور و علاقهاش به قرآن و اهلبیت (ع) و فعالیتهای فرهنگی-مذهبی مسجد، بیشتر و بیشتر میشود و مسجد، خانهی دوم سید میشود.
پدری رزمنده، برادرانی جانباز و «سید مجید نوری زاده» پسرعمهی شهیدش و «سید عباس ابوالقاسمی» دایی شهیدش ـ که حتی پیکر مطهرش هم هیچگاه به شهر برنگشت ـ بهترین معلم میشوند برای آشنایی بیشتر سید با مفاهیم جهاد و شهادت و فصلی میشوند برای جوانه زدن عشق به شهادت در وجودی که روزبهروز بیقرارتر میشود.
تغییر مکان منزل پدری و فاصله گرفتن از مسجد، باعث فاصله گرفتن سیدمجتبی از مسجد نمیشود و او همچنان نمازهایاش را به جماعت در مسجد میخواند و بر حضورش در جلسات قرآن مسجد مداومت دارد و این حکایت دوران کودکی و نوجوانی و جوانی سید است تا روزی که بار مسئولیتاش بیشتر میشود و خود در کسوت مسئول جلسهی قرائت قرآن، کمر همت برای ادای تکلیف میبندد.
صفا و سادگی، ارتباط صمیمی با نوجوانان، اخلاص و بیریایی و بیادعایی و تلاش و خستگیناپذیری «سیدمجتبی» از جمله رموزی است که او را بهعنوان یک نیروی مفید و کارآمد و پرانرژی مطرح میکند.
همزمان با انواع فعالیتهای فرهنگی ـ مذهبی در مسجد و جلسات قرائت قرآن، سید مجتبی فعالیت خود در بسیج را نیز آغاز کرده و در کمترین زمان در بسیج نیز نقشی پررنگ ایفا میکند و با وجود تمامی فعالیتهایاش، ورزشهایی مثل کشتی، جودو، کوهپیمایی و حتی ورزش باستانی را هم دنبال میکند و گاه در برخی از این رشتهها صاحب مقام در شهرستان و استان هم میشود.
بستر مسجد و خانوادهای مذهبی و مقید که کانون ارادت به اهلبیت (ع) است، باعث شکوفایی انواع هنرها در وجود «سیدمجتبی» میشود. تلفیق طبع شعری که از پدربزرگ به ارث برده است و طنین صدایی دلنشین در قرائت دعا و قرآن و گاه روضهخوانی که کمتر آن را بروز میدهد، از «سیدمجتبی» جوانی هنرمند میسازد که البته هیچگاه به این هنرهایش مغرور نمیشود و عمدتاً سکوت میکند. با اینکه برای بسیاری از مداحان همانند «حاج صادق آهنگران» شعرِ نوحه مینویسد، با اینکه بیقراریهایش را از فراق حضرت موعود در کتابی به نام «سفیر عشق» به چاپ میرساند، اما باز هم آرام است و ساکت و بیریا و دنبال گمنامی.
«سیدمجتبی» مجموعهای است از جمیع خصایص و هنرهای ارزشمند که بر تمامی هنرهایش رنگی از خدا و اهلبیت (ع) پاشیده است و حتی دلیل ورزش کردن و آمادگی جسمانیاش این است که سربازی مفید برای روز ظهور باشد.
سید که مهمترین شاخصهی زندگیاش ولایتپذیری است و گوشبهفرمان رهبر بودن، به درخواست رهبر که از جوانان تحصیل و تهذیب و ورزش میخواهد، در جادهی تحصیل نیز وارد میشود و تحصیلات دانشگاهی خود در رشته مکانیک را به سرانجام رسانده و به دلیل علاقه به کارهای متعدد فرهنگی رشتهی «کاردانی حرفهای امور فرهنگی» را نیز در دانشگاه علمی ـ کاربردی دنبال میکند. همزمان با تحصیل و پس از فراغت از آن، با پشتکار و تلاش کار میکند و شغلهای متعددی را میآزموند تا اینکه در سال ۹۱ به استخدام دانشگاه صنعتی جندیشاپور درمیآید و در آنجا نیز بهعنوان نیرویی مؤثر و کارآمد و ولایی خدمت میکند.
حضور مداوم سید در بسیج و فعالیتهایاش در حوزه «حمزه سیدالشهدا» کماکان ادامه دارد و در بیش از ۱۴ سال مسئولیت بهعنوان مسئول عملیات حوزه، با برنامهریزی، کنترل و نظارت بر فعالیتهای پایگاههای بسیج، امنیت و آرامش کمنظیری را در منطقه فراهم میکند.
تجربه و تخصص و گذراندن انواع دورههای تخصصی و پیشرفته نظامی و تخریب، از «سیدمجتبی» نیرویی ورزیده و کارآمد میسازد که در سال ۱۳۹۴ بهعنوان فرمانده گردان بیتالمقدس انتخاب میشود، فرماندهای که از دید نیروهایاش بهترین فرمانده است.
با ایجاد تحولات در منطقه و حضور نیروهای تکفیری، سید که سرشار از شور و شعور است و سالها است که با عشق شهادت روزگار سپری میکند، آرام و قرار ندارد و برای حضور در بین نیروهای مدافع حرم و عبور از باب شهادتی که باز شده است، سر از پا نمیشناسد. پس از پیگیریهای متعدد و با توجه به ورزیدگی و تخصص و تجارب ارزشمنداش، برای اعزام به سوریه انتخاب میشود و در کمال رضایتِ پدری که تمام هستیاش را وقف اسلام و انقلاب کرده است، عازم سوریه و دفاع از حریم اهلبیت (س) میشود.
جوانی به وارستگی «سیدمجتبی»، جوانی ولایتمدار با جمیع خصوصیات الهی و معنوی، بابی از جهاد را نیاز دارد که در کمترین زمان خود را به بالاترین قلههای عاقبت به خیری برساند و در اندک زمانی این مهم تحقق مییابد.
سرانجام سیدمجتبی در سحرگاه دوشنبه ۱۶ آذرماه ۹۶، به آرزوی دیرینهاش میرسد و خون خود را در راه دفاع از ناموس امام حسین (ع) هدیه کرده و آسمانی می شود.
«شهید سیدمجتبی ابوالقاسمی» در عند ربهم یرزقون پروردگارش جای میگیرد و شهری را در فراق و حسرت میگذارد و شاید این روزها، پس از شهادت او است که همه رمز ازدواج نکردناش را فهمیدهاند. اینکه شهادتاش به او الهام شده بود و آخر قصه را میدانست.
وصیتنامه
متن وصیتنامه شهید مدافع حرم سید مجتبی ابوالقاسمی:
خدایا! زبانم از شکرگزاری ناتوان است که (مرا) لایق دانسته و در جمع مدافعین ناموس اهل بیت(ع) قرار دادی. پدر و مادر عزیزم! زبانم از تشکر و سپاس شما نیز قاصر است و حضورم در این سرزمین و دفاع از مواضع شیعه را مرهون تربیت اسلامی و اهل بیتی شما میدانم.
پدر و مادرم! در این راه جز عاقبت به خیری نیست؛ پس همانطور که از جد بزرگوارمان امام حسین(ع) آموختهایم، جان و مال و عزیزانمان فدای اسلام. خدا گواه است که در صحنهی نبرد کوچکترین شک و شبههای در دل ندارم و کاملا خرسند و شاد از این موهبت الهی هستم و زمانی که جانم را فدای اهلبیت و اسلام نمودم به اوج سعادت رسیدهام و چه شیرینی از این بهتر که فدای عمه السادات، عمه حضرت علی اکبر، علی اصغر، قاسم و اهل بیت پیامبر شدن؟
و بدانید که در آن دنیا نیز سعادتمند و شادتر از این دنیا هستم؛ پس شما نیز به خود ببالید و از سعادتمند شدن فرزندتان خوشحال باشید که خوشنودی خدا هم در همین است.
از خواهران و برادرانم طلب حلالیت دارم و تنها سخنی که با دوستان و اطرافیان خود و یا هر کسی که با بنده آشنایی دارد (دارم) این است که گوش به فرمان ولی زمان باشید و از امام خامنهای پشتیبانی کنید که اگر به جز این کردید در زیاناید.
سید مجتبی ابوالقاسمی