شانزدهمین سالگرد شهادت تخریبچی شهید مصیب مرادی گرامی باد

شهید مصیب مرادی‌کشمرزی از رزمندگان و سرداران تخریب 8 سال دفاع مقدس بود که به عنوان یکی از شهدای شاخص استان قزوین معرفی شد.

 مصیب مرادی‌ کشمرزی، 10 فروردین‌ماه سال 29 در روستای خاکعلی از توابع شهر آبیک چشم به جهان گشود.

پدرش علی کشاورز بود و مادرش فاطمه‌سلطان نام داشت. او تا پایان دوره کاردانی در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند.

پاسدار بود که ازدواج کرد و صاحب یک پسر و دو دختر شد؛ 28 تیرماه 84، در دیوان‌دره کردستان هنگام پاکسازی مناطق جنگی بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش به کمر و پا شهید شد؛ مزار او در زادگاهش در گلزار شهدای شهر خاکعلی واقع شده و برادرش حسن نیز از شهدای شهر خاکعلی است.

سردار سالار آبنوش معاون هماهنگ‌کننده قرارگاه خاتم‌الانبیا (ص) سپاه پاسداران گفت: همه شهدا شاخص هستند اینکه شهیدی به عنوان شهید شاخص برگزیده می‌شود مسائل ظاهری است تا توجه به این شهید جلب شود و شهید مرادی‌کشمرزی یکی از این شهدای شاخص است.

سردار سالار آبنوش افزود: شهید مصیب مرادی‌کشمرزی خصوصیات برجسته‌ای داشتند که اهالی شهر خاکعلی و دوستانش بهتر و ملموس‌تر می‌توانند بیان کنند.

وی وارستگی و سبکبالی را از ویژگی‌های شهید مرادی دانست و خاطرنشان کرد: انسان به مرور زمان در زندگی احساس سنگینی می‌کند و حرکتش کند می‌شود.

این مسئول که از همرزمان شهید مرادی‌ کشمرزی است و به این همرزم بودن افتخار می‌کند، تصریح کرد: این شهید بزرگوار مانند بقیه رزمندگان در جنگ حضور داشت اگرچه جنگ سخت بود و هرکس براساس توانایی بخشی از کار را بر عهده گرفته بود اما این شهید در سخت‌ترین بخش جنگ و شرایط خاص نقش ایفا می‌کرد و به تمام معنا آمادگی تخریب مین داشت.

آبنوش اضافه کرد: آموزش مین در حالت عادی با یک دنیا استرس همراه است اما شهید مرادی‌کشمرزی فرمانده گروه تخریب بود که در زیر تیربار دشمن به تخریب میدان تیر می‌پرداخت تا راه و معبر برای رزمندگان باز شود.

وی ادامه داد: شهید مرادی همه مسائل را برای خود حل کرده بود و با آمادگی کامل در دوران دفاع مقدس حضور داشت؛ او همیشه آماده بود و خداوند هم مقام بلند شهادت را به وی عطا کرد.

حسن شکیب‌زاده یکی از روزنامه‌نگاران استان قزوین و مدیر روابط عمومی اداره‌کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین گفت: شهید مصیب مرادی یکی از یادگاران بی نام و نشان هشت سال دفاع مقدس بود که نه تنها ما، بلکه خانواده‌اش هم که از همه به او نزدیک‌تر بودند او را نشناخته بودند.

حسن شکیب‌زاده افزود: لابد می‌گویید، چطور؟ سال 84، مصیب که شهید شد، به دنبال جمع‌آوری آثار و تصاویر شهید بودیم، خانواده‌اش گفتند: یک حلقه فیلم به ما داده‌اند که مربوط می‌شود به فعالیت‌های مصیب و راستش اینکه خودمان هم هنوز آن را ندیده‌ایم.

وی اضافه کرد: فیلم را گرفتم، دادم به سی‌دی تبدیل کردند، داخل کامپیوتر گذاشتم و نگاه کردم.

این مسئول خاطرنشان کرد: موضوع فیلم آخرین روزهای مأموریت مصیب در غرب کشور بود، او در حال خنثی کردن مین‌های به جای مانده از زنگارهای دل‌های سیاه‌دلانی بود که با تمام توان و امکانات آمده بودند تا نسلی به نام امام خمینی (ره) و انقلاب در منطقه پا نگیرد.

شکیب‌زاده تصریح کرد: شهید مرادی‌ کشمرزی قرار بوده به آخرین روستایی که در دوردست‌های غرب کشور از نعمت روشنایی ظاهری برخوردار نبود، برق‌رسانی کند، اما وزارت نیرو اعلام کرده بود که به دلیل آلوده بودن مسیر به مین‌های دشمن، این امکان وجود ندارد که اتفاقاً قرعه هم به نام مصیب افتاده بود که مین‌ها را خنثی کند.

بنابراین گزارش، دوربین در حال حرکت است، از نوع کار مصیب فیلم می‌گیرد که یکی یکی مین‌ها را پیدا و سپس خنثی می‌کند، آنگاه همه مین‌های خنثی شده را داخل گودالی می‌ریزد و سپس منفجر می‌کند تا هیچ اثر دیگری از مکر حیله‌گرها و دسیسه متجاوزان باقی نماند.

در همه لحظاتی که فیلمبرداری شده بود، اگر از قبل مصیب را ندیده باشی نمی‌توانی او را بشناسی، کلاه لبه‌داری بر سر گذاشته و لبه‌اش را هم آنقدر پایین کشیده است که انگار هنوز هم نمی‌خواهد کسی ببیند و یا بفهمد که او مشغول چه کاری است؛ مین‌ها منفجر می‌شوند و مصیب نفسی می‌کشد و گرد و خاک لباس‌هایش را پاک می‌کند که برود؛ فیلمبردار صدایش می‌کند: حاج آقا خودتان را معرفی کنید و بگویید که چه کار می‌کردید؟

مصیب سرش را کمی بلند می‌کند و می‌گوید: خودتان که دیدید و دوباره به راهش ادامه می‌دهد؛ فیلمبردار می‌پرسد: پیامی، حرفی، کلامی نداری که بگویی؟ مصیب برمی‌گردد و می‌گوید: می‌شود یک حلقه از این فیلمی که گرفته‌ای به من بدهی؟ فیلمبردار می‌گوید: چرا می‌شود، اما باید کپی کنم و بعداً برایت بفرستم، اما بگو که فیلم را برای چه می‌خواهی؟ و مصیب می‌گوید: می‌خواهم ببرم خانه تا اهل منزل ببینند که من کارم توی جبهه‌ها چیست و چه می‌کنم؟

…. مصیب این را که گفت اشک‌ام را درآورد، به فکر فرو رفتم که چگونه است که رزمنده‌ای با شهید چمران، یعنی درست روزهای آغازین جنگ به جبهه‌ها رفته است و پس از پایان جنگ نیز کارش خنثی کردن مین‌های به جا مانده در سراسر خطوط جنگی است، اما احساس می‌کند که هنوز خانواده‌اش نمی‌دانند که او چه کرده و چه می‌کند؟

فرمانده سپاه ناحیه امام صادق (ع) شهرستان آبیک حمزه برین گفت: شهید مرادی‌ کشمرزی به دلیل میزان فعالیت‌هایی که در شکل‌گیری انقلاب و نیز توان رزمی، رشادت‌ها و رزم‌آوری‌هایی که پیش از آغاز جنگ تحمیلی و در دوران دفاع مقدس داشته به عنوان یکی از شهدای شاخص استان قزوین معرفی شده است.

حمزه برین افزود: ویژگی‌های فردی، تحصیلی، دوران کودکی، نوجوانی، میزان فعالیت‌ در اجتماع و ارتباط با شخصیت‌هایی همچون مقام معظم رهبری از فاکتورهای دیگر شاخص بودن شهید کشمرزی بوده است.

وی افزود: شهید مرادی‌ کشمرزی از جمله سردارانی بود که پیش از انقلاب در مساجد محل نقش برجسته داشت و فعالیت‌های انقلابی‌اش به طور کامل مشهود بود؛ این در حالی است که در دوران دفاع مقدس از فرماندهان فعالی بود که در عملیات‌های غرب، جنوب و شمال‌غرب نقش مهمی ایفا کرده است.

این مسئول خاطرنشان کرد: این شهید بزرگوار پیش از اعزام به جبهه و بعد از انجام عملیات‌ها به خدمت پدر و مادر بزرگوارش می‌رسید و ارزش خاصی برای والدینش قائل بود به ویژه ارتباط وی با پدرش مثال‌زدنی بود.

فرمانده سپاه ناحیه امام صادق (ع) شهرستان آبیک تصریح کرد: در دوران دفاع مقدس شهید کشمرزی به عنوان ذخیره انقلاب باقی ماند و کار تفحص شهدا و پاکسازی مناطق عملیاتی را بر عهده داشت البته باید گفت که روحیه رشادت و شهادت‌طلبی روز به روز در این شهید بزرگوار شعله‌ور می‌شد تا اینکه پس از سالیان سال هنگام پاکسازی مناطق جنگی در دیوان‌دره کردستان بر اثر انفجار مین به مقام رفیع شهادت دست یافت.

وی ولایت‌پذیری را از ویژگی‌های بارز شهید مرادی یاد کرد و گفت: او در دوران دفاع مقدس تابع محض امام راحل و پس از دوران دفاع مقدس و جنگ نرم نیز مطیع محض مقام معظم رهبری بود.

 ولایت‌پذیری شهید مرادی کشمرزی به حدی وصف‌ناشدنی بود که برادرش حیدرعلی مرادی‌کشمرزی گفت: شهید کشمرزی ولایت‌مدار تمام عیار بود، علاقه خاصی به رهبری داشت و از ایشان اطاعت محض می‌کرد.

وی ادامه داد: بردارم 25 سال پوتین را از پایش در نیاورد و نتوانستیم خوب او را بشناسیم؛ وی اهل مسجد و شوخ‌طبع بود و حرف‌هایش را رک می‌زد.

این برادر شهید تصریح کرد: زمانی که در سال 61 بردار کوچکترم حسن به شهادت رسیده بود به روی خودش نیاورد و خودش جنازه برادرم را آورده بود و به پدر و مادرم دلداری می‌داد.

مرادی‌کشمرزی خاطرنشان کرد: برادرم جانباز بالای 50 درصد بود و شیمیایی هم شده بود.

وی اظهار کرد: شهید کشمرزی در جنگ‌های نامنظم به ویژه غائله گنبد با شهید چمران همرزم بود البته وی رکن چهارم شهید چمران و مسئول تخریب و اطلاعاتی نیز بود.

این برادر شهید اضافه کرد: هیچ‌گاه خود را فرمانده حساب نمی‌کرد و علاقه به بسیجیان داشت و همیشه سعی می‌کرد با آنان باشد هیچ وقت نتوانستیم او را بشناسیم و پس از شهادتشان متوجه وجودش شدیم.

رئیس اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان آبیک حسن نظافتی  شهید مرادی‌ کشمرزی را از جانبازان دوران دفاع مقدس عنوان کرد و گفت: این شهید چون در زمینه پاکسازی مناطق عملیاتی آلوده به مین فعالیت داشت بر اثر انفجار مین در یکی از مناطق پای راستش از مچ قطع شده بود.

حسن نظافتی افزود: شهید کشمرزی معیارها و ویژگی‌های خاصی داشت و رشادت‌های بسیاری در آغاز جنگ، حین جنگ و پس از جنگ تحمیلی ایفا کرد.

وی ادامه داد: این شهید بزرگوار پس از جنگ تحمیلی آرام ننشست و در مناطق آلوده به مین حضور می‌یافت و مین‌ها را شناسایی و تخریب می‌کرد.

این مسئول خاطرنشان کرد: شهید مرادی همواره با خطر دست و پنجه نرم می‌کرد و همچنان با جنگ درگیر بود تا اینکه در سال 84 بر اثر انفجار مین به شهادت رسید.

خدایا! مرا به کاروان شهدا برسان! خداوندا! دوستانم رفتند. کاروان خونین حسین رفت … و همسنگرانم رفتند و من عقب مانده‌ام. خدایا! دل سوخته‌ام و تنها تو را دارم.

بارالها! تو خود می‌دانی که کورکورانه به این راه نیامده‌ام و هدفم تنها رضای تو و خدمت به کشور اسلامی و مؤمنان درگاهت بوده و خواهد بود؛ من خود عاشقانه به این راه و مکان مقدس جبهه آمده‌ام و به دنبال شهادت می‌روم و مرگ را عاشقانه در آغوش می‌گیرم.

خدایا! این فوز عظیم را نصیب این بنده عاصیت بگردان. مرگ، از قفس تن رها شدن و از مهمانخانه به مقصد رسیدن است و هر محبتی که از خلق الله می‌شود، جلوه‌ای از محبت خداست.

شهید مرادی‌ کشمرزی در 20 بهمن‌ماه سال 77 به خاطر کار سترگش در پاکسازی مناطق آلوده و مواد منفجره از سوی سرلشکر بسیجی سید حسن فیروزآبادی تقدیرنامه‌ای دریافت کرده بود.

روح شهید مرادی‌ کشمرزی این سردار تخریب و رشید آبیکی شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باشد.

بخشی از وصیت نامه ی شهید بزرگوار مصیب مرادی:

به شما وصیت می کنم که زرق و برق زندگی دنیا و مشکلات زندگی،شما را از خط قرآن و ولایت فقیه و رهبری انقلاب دور نکند.

از ولایت فقیه عقب نمانید و جلو نیفتید.از ولایت عقب ماندن باعث ذلّت است و پیشی گرفتن باعث هلاکت.

از فرزندان و دوستانم می خواهم دست از ولایت و رهبری عزیز برندارند.

در نماز جمعه و مراسم مذهبی شرکت کنند،تا فرزندانشان با نماز و قرآن و مسجد آشنا شوند.وصیتی هم به همه ی دوستانم دارم:از همه ی شما می خواهم پشتیبان ولایت فقیه و رهبری حضرت آیت الله خامنه ای باشید.اگر کسی در بین شما باشد که خدای ناکرده معتقد به ولایت فقیه و رهبری ایشان نباشد در تشییع جنازه ی این حقیر شرکت نفرماید.

والسلام.بنده ی عاصی و گنهکار مصیب مرادی

(منبع«کتاب پنجاه سال عبادت»)