سی و هشتمین سالگرد شهادت تخریبچی شهید علی خلیلی گرامی باد

سی و هشتمین سالگرد شهادت تخریبچی شهید علی خلیلی گرامی باد

سی و هشتمین سالگرد شهادت تخریبچی شهید علی خلیلی گرامی باد

سی و هشتمین سالگرد شهادت تخریبچی شهید علی خلیلی گرامی باد 

زندگی نامه روحانی شهید (سردار ) علی خلیلی فرمانده دلاورتخریب لشگر14امام حسین(ع)

در سال ۱۳۴۱ در روستایی کوچک از توابع «فریدن» اصفهان چشم به جهان گشود و زندگانی را با تمام فراز و نشیب‌ها آغاز کرد، کودکی شیرین و چشم و چراغ اهل خانه بود. به نام بلند حیدر کرار، امیر المؤمنین (علیه السلام) «علی» نام گرفت تا در پرتو عنایات بی کران آن امام همام ، به سر چشمة خورشید راه یابد. پدرش کشاورزی زحمت‌کش و پر تلاش بود که رزق حلال را از زمین سخت بر می‌گرفت و با شکر فراوان به خانه می‌برد. او چون دارای هوش و استعداد زیاد بود، پیش از هفت سالگی روانة دبستان شد. در کودکی به دلیل کمبود امکانات رفاهی و معیشتی از ادامة تحصیل باز ماند، ولی چندی بعد به پیشنهاد یکی از روحانیون، به حوزة علمیة ‌اصفهان رفت. گویی سعادت، این نوجوان رعنای فریدنی را برای هدفی زیبا و شگرف انتخاب می‌کرد.

آغاز تحصیلات علوم دینی او مصادف بود با خروش ملت ستمدیدة ایران در برابر ظلم و استکبار جهانی و او همزمان با درس، همچون دیگر فرزندان روح الله، بی‌پروا از مرگ با گلوله با ایادی شاه ملعون مبارزه می‌کرد. بارها اعلامیه‌ها و نوارهای حضرت امام(رحمه الله علیه) را به روستاهای اطراف می‌برد و بین مردم پخش می‌کرد. باری، سرانجام انقلاب در سایه خون هزاران پیر و جوان، به ثمر رسید و خمینی با یک بهار آزادی به میهن بازگشت. ایران گلستان گشت و آفتاب عالم تاب انقلاب، ‌باغبان شکوفه‌های شقایق؛ شکوفه‌هایی که فردای ایران در گرو قیام خونین ایشان بود. شهید خلیلی پس از انقلاب با گذراندن دورة سخت چریکی در سیستان و بلوچستان، خود را بیش از پیش برای خدمت به انقلاب آماده کرد. در جهاد سازندگی مشارکت داشت و دفتر ایثار و اخلاص خویش را به برگ‌های سبز تلاش و کوشش در راه اسلام و انقلاب آراسته کرد و همزمان، تحصیلات حوزوی خویش را با جدیت ادامه داد.

دروس مقدمات را به پایان رسانده بود که جنگ تحمیلی آغاز شد. صدای ضجّه و نالة هزاران زن و کودک خرمشهری و سوسنگردی رگهای غیرتش را به جوش آورد. به خیل سبز پوشان سپاه پاسداران پیوست و در میقات عاشقی، اسب اراده را به پیش تاخت. روزها قامت مردانه‌اش خاکریزهای جبهه را فتح می‌کرد و به رزم می‌پرداخت و شب هنگام سجاده، شاهد راز و نیاز عاشقانة او با حضرت دوست بود. در عملیات «فرماندهی کل قوا» به شدت مجروح شد و چشم راست خویش را در راه معبود هدیه کرد و در عوض، جان را به چشم دل آراست. در عملیات های رمضان و محرم نیز از ناحیة صورت و دست و پا مجروح گشت و پیکر او پر از زخم شده بود ولی همتش برای نبرد و رویارویی با خصم ، بیش از پیش گشته بود . لشکر ۱۴ امام حسین(علیه السلام) هیچگاه روزهای حضور مسؤول واحد تخریب -سردار علی خلیلی- را از یاد نخواهد برد. سر انجام این مجاهد راستین پس از شرکت در عملیات والفجر مقدماتی، در عملیات والفجر یک در تاریخ ۲۲/۱/۶۲ در محور عملیاتی «شرهانی» جام شیرین شهادت را سر کشید و همراه ملائک تا بی‌کران حضرت دوست پرواز کرد. پیکر پاک و مطهرش پس از تشییع در گلزار شهدای روستای «خلیل آباد» به خاک پاک سپرده شد. «روح پاکش در جوار قافله سالار عشق ، شاد و متنعم باد»