سی و هشتمین سالگرد شهادت تخریبچی شهید محمد مهدي فرحزادي گرامی باد

شهید فرحزادی؛ نوحه سرایی مخلص

 به یاد شهید محمد مهدی فرحزادی؛ فرمانده غیور جبهه های نبرد و نوحه سرای اهل بیت كه صدای گرمش بدرقه پیكر مطهرش شد او كه امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی را تابش انوار لطف پروردگار بر قلب های مطهر امت می دانست و قدردانی از این نعمت های الهی را راهی برای رسیدن به كمال حقیقی می پنداشت.

مقام شهادت اوج بندگی و سیر و سلوك در عالم معنی است و ما خاكیان محجوب چه می دانیم كه این ارتزاق عند رب الشهدا چه است؟ امام خمینی(ره)

هرازگاهی چند از آنانی بنویسیم كه عشق را در مسیر رسیدن به معبود یافتند و این راه را به سبكی بال پرندگان طی كردند. آنان كه روشنی اندیشه پاك شان در دل تاریكی های زمان، مسیر هدایت و سخن شان پاسخ همه سوالات بی جواب است. دفتر پژوهش و بررسی های خبری به منظور پاسداشت مقام شهید با ارائه سلسله گزارشهای یادنامه سخن عشق همراه می شود با عاشقان حقیقی كه معرفت الهی را به حق درك كردند.

محمد مهدی فرحزادی در 1340 هجری خورشیدی در فرحزاد تهران در یك خانواده مذهبی و در روز میلاد حضرت مهدی (عج) چشم به جهان گشود، خانواده نام ‘مهدی’ را برای او برگزیدند.

به علت وضع اقتصادی خانواده همزمان با تحصیل كار می كرد تا هزینه تحصیل خود را تأمین كند. دو سال پس ازورود به دوره دوم راهنمایی با ارشاد پدرش در مدرسه علمیه فرحزاد نزد حجت الاسلام صادقی ثبت نام كرد و در این مدت با قرآن و مفاهیم آن آشنا شد و در 16سالگی همزمان با خروش ملت ایران علیه شاه او نیز در راهپیمایی ها و تظاهرات شركت می كرد.

با پیروزی انقلاب اسلامی به طور افتخاری در كمیته شهرك قدس شروع به فعالیت كرد و با تشكیل كلاس های عقیدتی، آموزشی در جذب نیروهای جوان كوشش فراوانی كرد و با تأسیس یك كتابخانه كوچك در این محله، یادگاربسیار ارزنده ای از خود برجای گذاشت.

پس از مدتی جذب سپاه پاسداران شد و چند ماه در تهران درقسمت های فنی خدمت كرد. پشتكار و جدیت، خلوص، اخلاق و روحیه وی سبب شد كه با راهنمایی فرمانده اش به سنندج اعزام شود و در آنجا به عنوان مسوول اسكورت نیروهایی كه به محورهای مختلف اعزام می شدند، فعالیت كرد. درهمین زمان یك بار دركمین دشمن رفت اما با یاری خدا ازخطر نجات یافت.

مهدی با 19 ماه فعالیت در كردستان و گذراندن دوره عمومی سپاه در كرمانشاه، دوره تخریب را هم به پایان رسانید و دربازگشت به تهران تصمیم گرفت تا برای مبارزه با دشمن بعث عراق به خوزستان برود.

با ورود به جبهه های حق علیه باطل مسوولیت یك گروهان به وی داده شد. در جریان عملیات والفجر از ناحیه پا و سر مجروح شد و پس از 10روز مداوا، به منطقه بازگشت.

پس ازبهبودی كامل به مدت سه ماه در جبهه شمال فكه مسوولیت گروهان والفجر تخریب را به عهده داشت و با شروع عملیات والفجر1 در 22 فروردین 1362 در پاكسازی منطقه وسیع مین در جبهه ‘ابو قریب’ با انفجار مین و اصابت تركش به آروزی دیرینه اش شهادت دست یافت.

پیكر مطهر مهدی با حضور مردم فرحزاد، از بیمارستان ساسان تشییع شد و همانطوركه وصیت كرده بود نوار نوحه سرایی او بدرقه پیكر مطهرش بود.

در پایان مروری داریم بر گل واژه های این شهید گرانقدر كه بر صفحات سرخ وصیتنامه اش نقش بسته است:

‘…برادران و خواهران! قدر این موهبت الهی( انقلاب اسلامی) و این رهبر پرتوان و حسین زمان و این جمهوری اسلامی را كه ثمره تلاش و جانفشانی بهترین فرزندان اسلام است قدر بدانید كه اینها نوری است كه از جانب خدای تبارك و تعالی برقلب های مطهر امت ما تابیده است روحانیون را حمایت كنید تا انقلاب اسلامی مان طریق هدایت را هم چنان بپیماید چرا كه روحانیون متعهد مان بازوان پرتوان ولی فقیهند.

حركت های انحرافی دشمنان داخلی و خارجی را با قوت درهم كوبید چرا كه كید آنها بسیار ضعیف است. آگاهی سیاسی عقیدتی و فرهنگی خود را با تعمق و تدبر درمنابع فقه بالا ببرید و انقلاب اسلامی مان را از این لحاظ غنی سازید و در آخر می گویم، برادران و خواهران یك راه راست كه انسان می تواند به تمام موفقیت ها دست یابد آن هم پیروی كردن از ولایت فقیه بلكه استمرار حكومت انبیاء ولی فقیه است.

امام عزیزمان، نور دو چشمان مان، پیر طریقت مان را با خون تان حمایت كنید و قلب تان با او باشد چرا كه او نایب بقیة الله الاعظم حجت بن الحن العسكری مهدی موعود (عج)و امید محرومان و مستضعفان و نور چشم ره گم كرده گان است…’