سر و صدای زیاد

سر و صدای زیاد

سر و صدای زیاد

سر و صدای زیاد

در خط پدافندی آبادان قبل از عملیات ثامن الائمه با دشمن حدود 300 متر بیشتر فاصله نداشتیم. نام محور ما “ولایت فقیه” و نام محور کنار ما “فداییان اسلام” بود. فاصله این دو محور 100 متر بود ولی به لحاظ اجرای آتش شدید دشمن، نمی‌توانستیم این دو محور را به هم متصل کنیم. با اتصال این دو کار انتقال مجروحین به عقب تسهیل می‌شد.

فرمانده خط، شهید سید حسین موسوی بود. او طرح‌های همه را جهت اتصال این دو محور جویا شد. یک بسیجی طرحی جالب داد که به وسیله آن به راحتی این اتصال صورت گرفت. آن طرح این گونه اجرا شد:

شب لودر و بولدوزر جهت احداث خاک­ریز آمدند و ما نیز در تمامی طول خط در تمام سنگرها با چوب دستی بر بشکه­های خالی موجود می‌کوفتیم. این کار سر و صدای زیادی در منطقه راه انداخت به نحوی که دشمن اصلاً متوجه لودر و بولدوزر نشد و به گمان اینکه در پشت محور مشغول نقل و انتقالات وسیع هستیم. تمامی راه­های تدارکات و مواصلات ما را زیر آتش گرفت در حالی که در خط مقدم لودر و بولدوزر به راحتی خاک­ریز را احداث و دو محور را به هم متصل ساختند.

1. زخم شقایق  ص22-23.

 کتاب ” فصل فکرت های نو ” تخریبچی دلاور دفاع مقدس آقای دکتر احمد مومنی راد ( صفحه 18)