روایت رحیم مخدومی از شهید حسین ایرلو (49)
اصغر تو نامه نوشته بود؛ مادر! تو قیافه ات عین مادر شهیده. ببخش، زحمات منو خیلی کشیدی. حلالم کن.
خاله م به مادرم گفت: «راحت شدی؟ همه ش می گفتی مادر شهدا رو می بینم خجالت می کشم. بیا، دومین بچه ات هم رفت.»
برگرفته از کتاب ” میدان دار ” خاطرات سردار شهید تخریبچی حسین ایرلو نوشته استاد رحیم مخدومی صفحه 55