روایت رحیم مخدومی از شهید حسین ایرلو (31)

روایت رحیم مخدومی از شهید حسین ایرلو- شروع انتشار کتاب " میدان دار " خاطرات سردار شهید تخریبچی حسین ایرلو

روایت رحیم مخدومی از شهید حسین ایرلو (31)

نان های شفا

مریض که می شد، کمتر دارو می خورد.

صبر می کرد تا غذا خوردن بچه ها تمام بشه، بعد خرده نان ها رو جمع می کرد و می خورد. من یه بار بهش گفتم: چرا غذا نخوردی؟

گفت: «یه کم کسالت داشتم. همین نون هایی که از دست بچه ها ریخته شفاست.»

تقوای عجیبی داشت. من ندیدم غیبت کسی رو  بکنه. اگر هم موردی پیش می اومد و فکر می کرد اشتباه شده، چند بار عذر خواهی می کرد. حتی از بچه های کوچکتر از خودش.

من ندیدم عصبانی بشه. تند شدنش هم الهی بود.

 

برگرفته از کتاب ” میدان دار ” خاطرات سردار شهید تخریبچی حسین ایرلو نوشته استاد رحیم مخدومی صفحه 37