روایت رحیم مخدومی از شهید حسین ایرلو (10)

روایت رحیم مخدومی از شهید حسین ایرلو- شروع انتشار کتاب " میدان دار " خاطرات سردار شهید تخریبچی حسین ایرلو

روایت رحیم مخدومی از شهید حسین ایرلو (10)

بچه بود، شب نیمه ی شعبان برای خودش تئاتر درست می کرد، نقش یه زن رو بازی می کرد. همین داداشم حسن نقش صمد رو بازی می کرد. تمام اهل این کوچه جمع می شدن برای تماشا. خیار پخش می کرد، بستنی پخش می کرد. مراسم مجللی می گرفت. کوچه رو تزئین و آزین بندی می کردن. ملّت رو می خندوندن.

از بچگی خصلت مردونگی داشت. یه ذره بچه بود، فامیلی جمع می شدیم، رسم بود پسر بچه ها رو می انداختن وسط، کشتی بگیرن. همیشه برنده می شد. یکی از اقوام ما وضع مالی شون خیلی بهتر از ما بود. مثلاً برای پسرش معلم سرخونه می گرفتن. پسرش تو کشتی هی به حسین می باخت. بعد می گفت حسین تو رو خدا یه سری بذار من برنده بشم. پدر و مادرش از این بابت که پسرشون مدام می بازه خیلی ناراحت بودن. تا این که یه بار دیدم حسین باخت و اون برنده شد. اونا خیلی خوشحال شدن. من گفتم حسین چرا خودتو انداختی؟ گفت بذار یه دفعه دلش شاد بشه. چی می شه من یه بار ببازم؟

کلاس دوم، سوم ابتدایی بود.

 

برگرفته از  کتاب ” میدان دار ” خاطرات سردار شهید تخریبچی حسین ایرلو نوشته استاد رحیم مخدومی صفحه 16