روایت بهنام صادقی از شهید علی اکبر علی پور (4)

شهید علی اکبر علی پور

روایت بهنام صادقی از شهید علی اکبر علی پور (4)

شکست حصر آبادان

هنوز به‌طور کامل مجروحیتش التیام نیافته بود که خبر عملیات ثامن‌الائمه را شنید و برای شرکت در عملیات برگشت. منطقه عملیات ثامن‌الائمه(ع) در شرق رودخانه کارون و در حد فاصل شمال شهر آبادان و جنوب منطقه‌ی دارخوین قرار داشت. عوارض حساس منطقه، رودخانه کارون و دو جاده‌ی اهواز – آبادان و ماهشهر – آبادان بودند و عوارض مصنوعی منطقه نیز بیشتر شامل مواضع و استحکامات دشمن نظیر خاکریزهای متعدد، مواضع تانک، سنگرهای اجتماعی و انفرادی می‌شدند. با توجه به اهمیت دو پل قصبه و حفار برای دشمن که به منزله معبر و محل اتصال عقبه‌های او در شرق کارون بودند، مواضع واستحکامات فراوان و تعداد زیادی نیروی رزمی در این دو محور وجود داشت.

مهرماه سال1360 بود. اکبر یک خصلتی داشت که وسیله‌ی زیادی با خودش حمل می‌کرد. یعنی علاوه بر اسلحه ژ.3 و  چهار  عدد خشاب،  چهار تا خشاب اضافه هم همراه می‌برد. نارنجک هم زیاد به خودش آویزان می‌کرد و من‌ هم این اخلاق او را تکرار می‌کردم. در این عملیات اکبر علاوه بر همه‌ی این سلاح‌ها یک نارنجک‌انداز 40 میلی متری با یک خشاب اضافه که هر خشاب 10 گلوله داشت، همراه آورده بود. با روشن شدن هوا و ادامه پیشروی نیروهای خودی از محور شمالی به سمت پل مارد و تهدید عقبه نیروهای دشمن، نخستین ضربه شکننده بر نیروهای عراقی وارد آمد. همین زمان بوده که اکبر می‌رود مقابل یک تانک و در فاصله 200 متری آن با نارنجک‌انداز به سمتش شلیک می‌کند که متاسفانه به جای اصابت به تانک جلوی تانک می‌افتد و این حرکت باعث دیده شدن موقعیت اکبر شده و پیش از آن‌که او شلیک دوم را انجام دهد تانک با تیربار به سمت او شلیک می‌کند که دو گلوله به قسمت سینه‌اش اصابت می‌کند. خودش می‌گفت:

شانس بزرگی که آوردم این بود که نارنجک‌ها منفجر نشدند و گر نه …

راوی: بهنام صادقی

 

برگرفته از کتاب ” انتهای معبر ” به کوشش افتخار فرج و سیده نجات حسینی صفحه 147