روایت سعید رضائی از شهید علی اکبر علی پور (3)

شهید علی اکبر علی پور

روایت سعید رضائی از شهید علی اکبر علی پور (3)

من و اکبر از نیروهای قرارگاه کربلا بودیم. برای عملیات و آموزش در یگان‌ها و گردان‌های مختلف حاضر می‌شدیم. خاطرم هست برای عملیات بیت‌المقدس همراه تیپ46 فجر در گردان مالک اشتر مشغول بودیم که فرمانده ی گردان آقای مکی یازع و جانشین فرمانده حسین شهریاری بودند.

عملیات بیت‌المقدس پس از گذشت یک ماه از پایان عملیات فتح‌المبین در 10/2/1361 آغاز شد. منطقه عمومی عملیات بیت‌المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور بود، كه از شمال به رودخانهی كرخه كور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه كارون و از غرب به هور الهویزه منتهی می‌شد.

منطقه مزبور به جز جاده‌ی نسبتاً مرتفع اهواز – خرمشهر، فاقد هر‌گونه عارضه‌ی مهم برای پدافند بود. همین امر موجب شد تا زمین منطقه(به دلیل مسطح بودن) برای مانور زرهی مناسب، و برای حركت نیروهای پیاده(به دلیل در دید و تیر قرار داشتن) نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیك منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز – خرمشهر، شهر هویزه و رودخانه‌های كارون،  كرخه‌ی كور و اروند بود.  محور عملیاتی ما محور جنوبی قرارگاه نصر با عبور از كارون و پیشروی به سمت خرمشهر بود. به دلیل وجود باتلاق در كنار جاده اهواز – خرمشهر و هم چنین تمركز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای ما  نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح‌الحاق كنند.نیروها به شدت زیر آتش بودند. تعدادی از نیروها شهید و زخمی شده‌بودند. به سختی و زیر آتش سنگین دشمن در مرحله‌ی دوم عملیات به مرز رسیده و به قرارگاه فتح ملحق شدیم. بعد از این مرحله قرار بود گردان مالک اشتر خط را تحویل دهد و گردان دیگر جانشین ما شود. آن شب اکبر تا صبح نیروهای زخمی، موجی و شهدا را با استفاده از تاریکی هوا به عقب منتقل کرد.

راوی: سعید رضایی

 

برگرفته از کتاب ” انتهای معبر ” به کوشش افتخار فرج و سیده نجات حسینی صفحه 150