دانشجوی شهید تخریبچی عباس آقازاده

دانشجوی شهید تخریبچی عباس آقازاده

 دانشجوی شهید تخریبچی عباس آقازاده

 

شهيد عباس آقازاده فرد در خانواده‌ای متعهد در تهران به دنیا آمد. تحصيلات ابتدايي را در زادگاه خود گذراند. 12 ساله بود كه پدرش را از دست داد .
 دانشجوی شهید تخریبچی عباس آقازاده
دانشجوی شهید تخریبچی عباس آقازاده
سال‌هاي دوران دبيرستان وي مقارن بود با تظاهرات ملت مسلمان ايران كه او نيز شركت چشمگير داشت .
در سال 59 ديپلم خود را دريافت كرد و عضو بسيج محل سكونت خود شد و در سال 60 به استخدام سپاه درآمد، اما همزمان خود را براي شركت در كنكور آماده ساخت و در سال 62 در رشته علوم اقتصاد پذيرفته شد. سرانجام در تاريخ 5 شهریور 1365 در منطقه شيخ صالح در غرب كشور بر اثر اصابت تركش گلوله توپ به شهادت رسيد.
 در فرازهایی از وصیت‌نامه شهید دانشجو «عباس آقازاده‌فرد» آمده است:
بار خدايا شكر و سپاس تو را كه بنده حقيرت را بسوي خود خواندي و سپاس تو را كه من حقير را لايق دانستي و از زمره شهدا قرار دادي.
بار خدايا! مرا ببخش، از اينكه بنده گناهكار تو بودم.
خدايا! من لياقت هيچ چيز را نداشتم حتي لياقت موجود شدن، و تو اين لياقت را به من دادي حال آنكه لياقت آتش دوزخ را داشتم تو به من بهشت را نشان دادي.
اين جانب با كمال سلامتي وصيت‌نامه خود را مي‌نويسم وصيتنامه‌اي كه بارها نوشته‌ام و بارها شده است كه به سوي تو آمده‌ام ولي تو باز مرا برگردانده‌اي باز هم وصيت‌نامه‌اي مي‌نويسم باشد كه مرا بخواني.
مادر عزيزم! به تو تبريك مي‌گويم تو كه مادر شهيد شده‌اي، تو هم روزي خواهد شد كه همراه خانواده‌هاي شهدا به كربلا بروي و به حسين(ع) بگويي كه من هم فرزندي داشتم و آن را در راه تو كه همان راه حق خداوند است دادم.
برادرانم! من از شما تقاضا دارم كه در نمازهاي جماعت شركت كنيد و با مادر همانگونه كه مهربان بوده‌ايد مهربانتر باشيد .

خواهران عزيزم! از شما عزيزان خواهش مي‌كنم، مسائل اسلامي را تك‌تك رعايت نماييد به همه عزيزان سفارش مي‌كنم در برابر دشمنان اسلام و رهبر بايستيد و براي بنده گريه نكنيد زيرا آرزوي من شهادت در راه خدا بوده است.

خاطره ای از حاج  رمضان داوودی همرزم شهید :

آخرین ساعت هاقبل از شهادت درچادری که چند ساعت بود علم کرده بودیم تازه هوا تاریک شده بود ومیخواستیم شام بخوریم

انقدر خوشحال بود و شوخی میکرد و مدام صدای مجری که خبر از حمله ی رزمندگان میداد را با صدای “شنوندگان عزیز ”

شنوندگان عزیز

هم اکنون رزمندگان اسلام سر سفره ی شام برای خوردن نون و خربزه و تخم مرغ با هم در جدالن و از اینجور طنز ها که ناگهان چند کامیون وارد مقر شدن که چراغ هایشان روشن بود و عباس آقازاده سریع به سر جاده رفت تا ممانعت از ورود سومین کامیون به مقر گردد و همان موقع بود که توپ خانه ی عراق مقر ما را گلوله باران کرد و آقازاده کنار همان کامیون به شهادت رسید.

عباس بسیار بچه ی خوش اخلاق و خوش رو و باعث شادی دیگران بود.یادش گرامی باد.

دو عکس زیبا از شهید عباس آقازاده در کنار تخریبچی هنرمند سیاوش طرزی
با تشکر از تخریبچی باوفا اویس زکیخانی

 دانشجوی شهید تخریبچی عباس آقازاده
دانشجوی شهید تخریبچی عباس آقازاده