خرمشهر
شهر که آزاد شد غرق در مین و تله های انفجاری بود. غیر از خیابانهای اصلی و ساختمانهایی که نیمه سالم بودند و عراقیها از آنها به عنوان مقر خود استفاده میکردند همه جا را مین گذاری کرده بودند. همه جا! هرجا که فکرش را بکنی. هرکس که یک نگاه می انداخت، وحشت میکرد. کار تخریبچی ها در آمده بود. باید شهر را پاکسازی میکردند. چند ماه طول کشید تا هزاران مین خنثی شد. بچه ها کاری کردند کارستان. بعضی بچه ها پایشان را در آنجا جا گذاشتند و بعضیها دستها و چشمها و بسیاری جانشان را! این گونه بود که خونین شهر خرمشهر شد.
برگرفته از کتاب ” ازدحام انفجار ” نوشته تخریبچی دلاور آقای دکتر احمد مومنی راد عضو هیات علمی دانشگاه تهران