خاطرات سید حسن موسوی پناه (4)
یکی از خصوصیات شهید سید حسن موسوی پناه این بود که روی نیروهایش حساسیت زیادی داشت و همیشه سعی میکرد مراقبت های نهان و آشکار داشته باشد تا خدای ناکرده برای گروهان جوان و گه و گاه شلوغ خود مشکلی پیش نیاید،،،
سید حسن در چادر خود بود ولی کنترل نیروهای خود را در اختیار داشت، خواب و بیدار نفرات خود را کنترل میکرد، رفتار و کردار نیروهای شلوغ و پر حاشیه خود را کنترل میکرد تا جایی که اگر نیاز میشد آنها را به چادر خود فرا میخواند و دستورات را شفاها با خونسردی کامل به نفر اعلام میکرد و گوشزد میکرد مراقب رفتار خود باشد،،،
بارها به بنده تذکر میداد که در کنار بچه ها بیشتر بمانم و به آنها توجه کنم در همه امور،،،
این توجه خاص سید حسن باتوجه به اینکه آموزشهای روزانه را داشتیم، مرا بیشتر بخود جذب میکرد، چقدر به نیروهایش اهمیت میدهد و چقدر آسایش و آرامش نفرات برایش مهم است،،،
آری سید حسن اینگونه بود که وقت رفتن و پرکشیدن، بسیجیان دلاور او ناله ها کردند و ضجه ها زدند که فرمانده دلاور شان در سن 23 یا 24 سالگی از بین شان رفت و به خواسته خویش که همانا شهادت بود رسید،،،
روح شهید سید حسن موسوی پناه و همه شهیدان راه خدایی (خاصه دلاور مردان گردان تخریب لشگر محمد رسول الله (ص) شاد باد ببرکت صلوات بر محمد و آل محمد،،،
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم،،،
برادر کوچک گردان تخریب محمد علی قنبری