خاطرات سید حسن موسوی پناه (3)
شهید سید حسن و بسیجی های باحالی که تحت امر گروهان ش داشت مثل مجتبی خان رسولی و امیر خان ذبیحی و تعدادی از بهترین های تخریب،جدای از تخریب چی خوب بودن، ورزشکاران خوبی هم بودند و البته کمی هم جر زن!!!
عرض میکردم خدمتتان یک نوبت که گردان رفت برای مرخصی اواسط تابستان بود فکر کنم (دقیق یادم نیست) برگشتیم متوجه شدیم لشگر در منطقه عملیات کرده و از گردان تخریب، گروهان شهید سید حسن موسوی پناه که در منطقه بوده در عملیات شرکت کرده است،،،
و آن دلاوری هایی که حاج امیر ذبیحی عزیز، بوجود آورده بود در باز کردن میدان مین،،،
شهید سید حسن موسوی پناه یکی از ویژگی هایی که داشت انس و الفتی بود که با نیروهای تحت امر خود داشت و بااینکه از لحاظ سن و سال آنچنان فرقی با بقیه نفرات خود نداشت ولی توانسته بود هم دیسیپلین فرماندهی خود را حفظ کند و هم دوستی و محبت نیروهای بسیجی خود را بدست آورد،،،
با بچه ها مثل خودشان میگفت و میخندید،،،
با بچه ها نشست و برخاست میکرد، شوخی میکرد و مزاح در گروهان سید حسن موج میزد،،،
شاید در گروهان های دیگر این حرف زده میشد که گروهان سید حسن، گروهان شلوغی است و نیروهایش غیر طبیعی، ولی الحق و الانصاف توانسته بود جمعی بسیجی شاداب و بدور از ریا و بی ادعا را دور خود جمع کند و نیروهای همیشه پای کار مثل باقی گروه آنها داشته باشد،،،
رحمت واسعه الهی بر سید حسن موسوی پناه وقتی ب زبان خود بچه های شلوغ صحبت میکرد و لفظ (سگ دله) را بیان میکرد
محمد علی قنبری