حکومت قبل از ظهور

شهید سید حمیدرضا رضازاده- رفیق خوب- غم فراق- روزه­ ات درست است- روزی که مدیر را مجبور کردیم- هدیه- پاس- بانک خون- خواب زیر زیلو- خانه باغ خودمان- حمیدرضا دستم را گرفت- حکومت قبل از ظهور

حکومت قبل از ظهور

حکومت قبل از ظهور

مرد جوانی مغازه داشت. همیشه می­ آمد مسجد و نماز را اول وقت و به جماعت می­ خواند. خیلی به نماز، دعا و قرآن مقیّد بود. مستحبّات را به جا می­ آورد. اما گرفتار فکر خطرناکی شده بود. عضو بسیج هم نمی­ شد. چند بار با بچه­ ها بحثش شده بود. می­ گفت: «ما نباید حکومت تشکیل بدیم. اصلاً نباید قبل از ظهور امام زمان (عج) حکومت تشکیل داد. حضرت خودش باید بیاد و تصمیم بگیره که چه حکومتی باید باشه. »

وقتی سید حمیدرضا از جریان با خبر شد، کم کم با او دوست شد. مطالب و دیدگاه­های اسلامی را با آرامش و دلیل به او فهماند. بعد از مدتی، آن جوان چنان تحت تأثیرِ دلایل و صحبت­ های سید حمیدرضا قرار گرفت که آمد عضو بسیج شد و از آن فکرِ خطرناکی که تمام وجودش را گرفته بود، کاملاً دور شد.

مدتی بعد پسر دیگری را شناختیم که اهل نماز و مسجد نبود. سید حمید رضا با او هم دوست شد. به مرور او را جذب مسجد کرد. مدتی بعد آن پسر چنان به مسائل دینی و نماز معتقد شد که قابل وصف نیست. از نماز خوان­ های پَروپا قُرصِ مسجد شد. حتی گاهی دنبال ما می­ آمد تا ما از مسجد و نمازِ اول وقت عقب نمانیم.

سیدمحمد امین قدسی؛ دوست