تخریبچی شهید سید حمید رضا رضازاده (3)

شهید سید حمیدرضا رضازاده- رفیق خوب- غم فراق- روزه­ ات درست است- روزی که مدیر را مجبور کردیم- هدیه- پاس- بانک خون- خواب زیر زیلو- خانه باغ خودمان- حمیدرضا دستم را گرفت- حکومت قبل از ظهور

تخریبچی شهید سید حمید رضا رضازاده (3)

پیش دستی

بچه­ ی قانعی بود. هیچ وقت ندیدم تقاضایی کرده باشد و مُصر باشد که حتماً باید انجام شود. حتی برعکس عمل می­ کرد. سعی می­ کرد خواسته­ ی دیگران را انجام بدهد و نیازشان را برآورده کند.

ازبچگی این روحیه را داشت. اگر سفره پهن بود. بعد از خوردن غذا توسط افراد خانواده، بدون این­که کسی از او بخواهد، بلند می­ شد و شروع می­ کرد به جمع کردن سفره. اگر در می­ زدند اولین کسی بود که می ­رفت و در را باز می­ کرد. معطل نمی­ شد تا دیگران قدم بردارند. توی همه کارهایی که می ­توانست کمک کند، پیش دستی می­ کرد.

برادر