تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی

تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی

تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی

تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
مهدی متوسلی
تاریخ تولد : 1346
تخریبچی دفاع مقدس در لشکر 27 محمد رسول الله (ص) – قرارگاه نجف اشرف – قرارگاه کربلا – قرارگاه خاتم الانبیاء – قرارگاه حمزه سیدالشهدا
مربی آموزش
جانباز 70%
تحصیلات : فوق لیسانس معماری دانشگاه تهران دانشکده هنرهای زیبا
مدیر عامل موسسه فرهنگی فدک
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
تخریبچی جانباز ، نخبه فرهنگی دلاور دفاع مقدس مهدی متوسلی
 گفت وگو با”مهدي متوسلي” نويسنده نمايشنامه”پنجره فولاد”
 “مهدي متوسلي” از نمايشنامه نويساني است که بيشتر فعاليت او در عرصه نگارش نمايشنامه هاي مذهبي و دفاع مقدس متمرکز شده است.
وي که از اعضاي فعال”گروه تئاتر فدک” است، سال گذشته نمايشنامه”از خاک تا افلاک” را نوشت که به کارگرداني محمود فرهنگ در تالار اصلي مجموعه تئاترشهر روي صحنه رفت.
نگارش نمايشنامه هاي”اذان صبح” و “خورشيد کاروان”  از ديگر فعاليت هاي اوست. در حال حاضر نمايشنامه “پنجره فولاد” نوشته او، به کارگرداني سيدجواد هاشمي در تالار اصلي مجموعه تئاترشهر روي صحنه است.
 نکته اي که بيش از هر چيزي در نمايش ديده مي شود، حضور اقوام مختلف ايراني در نمايش”پنجره فولاد” است. با اين کار قصد داشتيد اين نمايش و آدم هاي حاضر در آن را به تمام اقوام ايراني تعميم دهيد؟
با توجه به اين که دوست داشتم نمايش از ته مايه اي از طنز هم برخوردار باشد، تصميم گرفتم که از لهجه در نمايش استفاده کنم. با توجه به سابقه ذهني من، زوار حرم امام رضا(ع) از همه جاي ايران هستند، بنابراين همه لهجه ها در آن جا ديده مي شود. با توجه به اين که طراحي صحنه و نمايشنامه ما رئال بود، گويش هاي ما باعث مي شد که همذات پنداري مخاطب را تشديد کند و تماشاگر را به راحتي در اين فضا قرار دهيم. ضمن اين که لهجه هاي موجود به شخصيت سازي و تيپ سازي افراد نمايش کمک مي کرد. شيريني گويش ها و آميختگي آن با يکديگر هم، همواره ساختار جديدي در داستان به وجود مي آورد که البته اين تجربه جديدي بود که من در نمايش”پنجره فولاد” آن را به دست آوردم و براي اولين بار همه گويش ها را در يک نمايش به کار گرفتم.  فکر مي کنم اگر گويش ها را محدود در کنار هم قرار مي دادم، برداشت عمومي از آن مشکل مي شد، اما وقتي هم گويش ها وجود داشته باشند، تماشاگر هم خيلي زود تسليم شرايط عادي نمايش مي شود.
به نظر مي رسد براي نيل به اين مقصود در شيوه اجرايي هم از اين راهکار استفاده کرده ايد. از ابتداي نمايش  مرز صحنه و تماشاگر شکسته مي شود و بازيگران از ميان تماشاگران وارد صحنه مي شوند.
شايد بهتر باشد بگويم تماشاگر از دم در ورودي وارد صحنه مي شود. ما حتي کنار درهاي ورودي هم چراغ سبز نصب کرده ايم و خدام تا درب ورودي سالن آمده اند. در حقيقت به نوعي بازيگر و صحنه را به استقبال تماشاگر آورده و تماشاگر را در صحن امام رضا(ع) فرود آورده ايم.
 نوع طنزي که نمايش با آن آغاز مي شود، نويدبخش يک رويکرد جديد به نمايش هاي مذهبي است، اين فرم جدي و ساختارشکني از کجا نشات مي گيرد؟
براي نگارش نمايشنامه بايد به دو پارامتر توجه مي کرديم. مجموعه فدک ليدر نمايش هاي مذهبي محسوب مي شود. اول اين که موضوع نمايش مذهبي با يک آفت زدگي روبه روست و اين که احساس شود گاهي نمايش هاي مذهبي با اشک و گريه تماشاگر بايد سنجيده شود. روي اين مقوله خيلي دقت کرديم و سعي کرديم اين فضا شکسته شود.
دوم اين که غير از مقوله تحقيقي درباره حضرت سيدالشهدا»(ع)، در خصوص ساير اهل بيت(ع)  بقيه مفاهيم به درک مي رسد و از احساس خبري نيست. حتي در موضوع سيدالشهدا»(ع) درک در آن مستقر است، اما احساسات بر آن غلبه دارد. بايد در طي طريق اين مسير و توليد نمايش هاي ديني از ابزارهاي مختلف استفاده کنيم و با در دست گرفتن آن ها، ملاحت صحنه را به دست آوريم.   ملاحت صحنه – که در بعضي از شيوه ها که به طنز شناخته مي شود – به اعتقاد من يکي از اين شيوه هاست. به نظر من  موضوع امام رضا(ع) مي تواند جايگاه خود را باز کند و با دقت از آن استفاده شود. البته از ياد نبريم که اين مقوله لبه شمشير است و مشکلات خاص خود را دارد.
 براي پرداختن به اين آفت زدگي اي که از آن نام برديد، از بازخورد تماشاگر هراس نداشتيد؟
من وقتي بايد بترسم که در کارم توهين کنم; در حالي که در کارم توهين نمي کنم، بلکه تحليل مي کنم. تمام شرايط موجود را تحليل مي کنم. بسياري از دوستان، هنگامي که متن را مي خواندند در اين باره نظر مي دادند. من سعي مي کردم از آنان نسبت به اين مساله  اين ارزيابي را داشته باشم. هنگامي که در يک کار به قشري توهين مي شود، به طور قطع بايد منتظر بازخوردهايش باشيد، اما هنگامي که شرايط را تحليل مي کند، واقعيت مطرح و سنجيده مي شود. اگر واقعيات با دقت موشکافي و تحليل شود، مورد پذيرش قرار مي گيرد.
 ” ابراهيم” شخصيت متفاوتي در اين نمايش است. به نظر شما پرداخت کاملي نسبت به اين شخصيت صورت گرفته است؟.
من نمي توانم با قاطعيت بگويم نه; همان طور که شما نمي توانيد با قاطعيت بگوييد آري! فکر مي کنم برخي از اين مسائل نظري است. نمي توان به طور قاطع در اين باره نظر داد. فکر مي کنم نظر شما اين گونه است که اي کاش به اين شخصيت بيشتر پرداخته مي شد و بهتر وارد مي شد. اين بحث ايده الي است و اگر من خودخواه نباشم بايد اين را بپذيرم و آرزو کنم تا در کارهاي آينده بتوانم شخصيت ها را بهتر پردازش کنم و آن ها را سر و سامان بدهم، اما واقعيت اين است که ابراهيم شخصيت لبه تيغ است. به دليل فضايي که در نمايش وجود دارد، با محدوديت هايي هم روبه رو هستم.
البته منظور من اين است که با توجه به پيشينه اين آدم و زندگي گذشته او در تعميم دادن اين شخصيت به جامعه، بروز چنين رفتارهايي را از او غريب مي دانيم.
من درباره خانواده هاي جانبازان تحليلي دارم. همه انسان هاي جامعه امروز  پيشينه اي در جنگ دارند; يا در جنگ حضور داشته يا اثرات جنگ بر وجودشان سيطره انداخته است. در حقيقت کمتر خانواده اي داريم که با اين مقوله بي ارتباط باشند. اما خيلي ها نسبت به شرايط موجود منتقد هستند و همواره فکر مي کنند امکانات پس از جنگ را ديگران برده اند. ابراهيم هم از همان دسته است و همين تفکر را دارد، در حالي که يکي از آن آدم ها در مقابل او قرار گرفته و در شرايط بدي به سر مي برد. در حقيقت من گروهي از اجتماع باز کردم. ما هميشه احساس مي کنيم که ديگراني هستند که حق ما را مي خورند، اما هنگامي که کنکاش مي کنيم، با خلاف آن روبه رو مي شويم.
  فارغ از تم مذهبي نمايش، به نظر مي رسد در خلال داستان در پي پاسخ دادن به منتقدان به شرايط هستيد؟
به نظر من بهترين روش نقد، عنوان کردن مشکل و ارائه پاسخ مناسب براي آن است. فاصله نقد و عيب جويي همين است. تنها در اين حالت است که مخاطب نمايش را از حالت سياه به حالت رنگي مي بيند. اگر من همه مشکلات را مطرح و رديف کنم، جذابيتي ندارد و ياس و دلمردگي مي آفريند.
صحنه پاياني نمايش از تاثيرگذاري بالايي برخوردار است و شايد کمتر تماشاگري منتظر وقوع چنين رويدادي باشد. اين صحنه از نقاط قوت نمايش است.
  اين صحنه ساخته ذهن شماست يا بر اساس واقعيت شکل گرفته است؟
من از واقعيت براي ساختن ذهنم استفاده کردم. ما تجربه اي در اين که آيا اين آدم ها در آن حادثه حضور داشتند يا نه،  نداريم. اما از يک واقعيت براي يک حادثه استفاده کردم. به نظرم رسيد که براساس اين واقعيت مي توان تحليلي ارائه کرد و فکر مي کنم در اين زمينه هم موفق بوديم و دليلش هم پايان موفقي است که شما به آن اشاره کرديد.
به نظر مي رسد در مقام نويسنده و با توجه به ايده هاي موجود از تئاتر صرف فاصله گرفته ايد و مخاطب را مد نظر قرار داده ايد و به ارائه يک نمايش از يک واقعيت که مخاطب هم جزئي از آن است، اکتفا کرده ايد. محتواي اثر و ميزان تاثيرگذاري آن براي شما حائز اهميت بيشتري است.
چهار ستون براي قرار گرفتن يک سقف در سطح نياز است. حالا اگر آن قدر محو ستون ها شويم که سقف را فراموش کنيم، ديگر انگيزه اي براي ابداع وجود نخواهد داشت. اگر يک نفر سقي را بتواند با يک ستون نگه دارد، مي گوييم اين بنا نيست; چون چهار تا ستون ندارد. من تئاتر را ابزاري در خدمت صحبت با مردم مي دانم و بايد براي ما به عنوان ابزار باقي بماند.
  با توجه به ميزان استقبال مردم، تا چه حد در ارتباط با مخاطب خود را موفق مي دانيد؟
من گروه را موفق مي دانم. اين کار حاصل يک کار کارشناسي گروهي است و شامل مجموعه اي است که به يک نتيجه قابل قبول دست يافتند. ما در اول راه هستيم و راضي هستيم، اما از آينده خودمان دست نخواهيم کشيد و معتقديم خيلي بهتر و قوي تر هم وجود دارد. معتقديم بايد انتقادها را بشنويم، قصورها و اشتباهات را اصلاح کنيم تا کارهاي بعدي قوي تر باشد. امروز يقين داريم که راه درست انتخاب شده است.
 حرف آخر…
اميدوارم که دوستان و هنرمندان تئاتري که بعضا با گوشه و کنايه حضور تماشاگر را به عنوان يک موفقيت در اين مجموعه مي دانند و بقيه پارامترها را مثبت ارزيابي نمي کنند، همين يک پارامتر را براي موفقيت کارهاي خودشان در نظر بگيرند و به دور از حب و بغض تحليل  کنند که چرا تماشاگر با بسياري از کارهاي تئاتري قهر کرده است و چطور شده که در اين نوع کارهاي مجموعه فدک اين طور شيدايي مي کند و با حضور خود از کار استقبال مي کند. نمايش”خورشيد کاروان” پارسال در 20 شب اجراي خود ميزبان 70 هزار تماشاگر شد. به نظر من بايد اين مقوله مورد تجزيه و تحليل قرار بگيرد. اميدوارم دوستان تئاتري از اين موقعيتي که به دست عوامل مجموعه فدک ايجاد شده استفاده کنند و با تنگ نظري اين فرصت را از دست ندهند و در جذب تماشاگر تلاش کنند .
 مهدی متوسلی گفت: نمایش «خورشید کاروان» نگاهی بر مصائب اهل‌بیت(ع) بعد از واقعه عاشورا دارد و یک نوع همزبانی و گفتگو بین ادیان است که در آن راهب مسیحی با کاروان ارتباط برقرار می‌کند.
مهدی متوسلی، نویسنده و تهیه کننده تئاتر «خورشید کاروان» در گفتگو با حلقه وصل درباره نمایش جدید این تئاتر اظهار داشت: از دوشنبه در برج میلاد نمایش جدید خورشید کاروان را آغاز کردیم که به مناسبت بیست و پنجمین سال این نمایش، به مدت 15 شب ادامه خواهد داشت.
وی با بیان اینکه این نمایش با اقتباس از داستان مشهور «دیر راهب» به واقعه کربلا می‌پردازد، گفت: این یک تحقیقاتی بسیار خوبی است که حدود 65 سال پیش مرحوم حیادار انجام داده بودند و طرحی را به عنوان هیهات من الذله کار کرده بودند و «خورشید کاروان» را بر اساس آن موضوع کار کرده‌ایم.
متوسلی ادامه داد: این نمایش نگاهی بر مصائب اهل‌بیت(ع) بعد از واقعه عاشورا دارد و یک نوع همزبانی و گفتگو بین ادیان است که در آن راهب مسیحی با کاروان ارتباط برقرار می‌کند.
نشاني و شماره تلفن های دفتر موسسه فرهنگی فدک
ایران، تهران، خيابان انقلاب اسلامی، خيابان دوازدهم فروردين، خيابان روانمهر غربی، شماره 130، (شماره قدیم 198)
تلفن و نمابر:  66485312 – 66485313  (021) (98+)
نشانی پايگاه اطلاع رسانی:   http://www.fadakci.com
نشاني پست الكترونيك:  info@fadakci.com

برای خواندن مطالب بیشتر و معرفی جانبازان کلیک کنید.