تاملی بر زندگی تخریبچی شهید ولی الله بانشی
شهید ولی الله بانشی در یکم فروردین ماه 1348 به دنیا آمد و در 19 رمضان در جبهه فاو بعد از عمليات ظفرمند والفجر 8 به لقا الله پيوست .
شهید ولی الله بانشی در یکم فروردین ماه 1348 در روستای بانش بيضا در خانواده ای مذهبی و کشاورز چشم به جهان گشود.
در 6 سالگی به مدرسه رفت و تا آخر دوره راهنمايی را با موفقيت در روستای بانش گذراند. در دوران تحصیلی مصادف بود با اوايل انقلاب اسلامی که با پخش اعلاميه و مقاله بر عليه رژيم پهلوی و خواندن مقاله در مسجد روستا و فعاليت زيادی به عهده خود می دانست .
با پیروزی انقلاب پايگاه مقاومت در روستا تشکيل شد و به گروه مقاومت پيوست و اين راه هم خدمت زيادی کرد تا اينکه بعد از دوره راهنمايی برای ادامه تحصيل به روستای هرابال رفته و چند مدتی در آنجا بسر برد. پس از مدتی به شيراز رفت و در مدرسه شهيد محمد رضا شهرستانی درس خواند و روزها را مدرسه و شبها را در بيمارستان به طور امداد برای نجات جان مجروحين کار می کرد.
تا اينکه برای اولين بار عازم ميدان رزم شد حدود سه ماه در جبهه خدمت کرد و به سلامتی به آغوش گرم خانواده بازگشت.
دو ماه در مدرسه ماند و سپس مجدد برای دومين بار عازم کربلای ايران شد و اين بار شغل بسيجی پيشه خود کرد و در مورخه 10 مهر ماه 1364 مصادف با محرم الحرام 1405 قمری در منطقه هورالعظيم ترکشی به دست چپ و ديگری هم به پاي چپ وی اثابت کرد و چند ماهی پس از بهبودی بارگاه بجوش آمده و اين بار مدت 6 ماه ثبت نام کرد و برای سومين بار عازم جبهه شد و در قسمت تخريب لشکر 19 فجر خدمت کرد.
شهید بانشی در وصیت نامه اش می نویسد:
اکنون که راه حق را شناخته و راه باطل را نيز شناخته ام می خواهم که بالاترين سرمايه خود را که خدا به من هديه داده است و آن جان بی مقدار و آخرين سرمايه من است به او باز گردانم و آن را در راهش به او هديه کنم.
شهید ولی الله بانشی پس از گذشت ماه ها به خانه برگشت و این آخرین باری بود که خانواده او را می دیدند. او بعد از چندی برای بار چهارم عازم جبهه شد و سرانجام در 8 خرداد ماه 1365 مصادف با 19 رمضان در جبهه فاو بعد از عمليات ظفرمند والفجر 8 به لقا الله پيوست. پیکر پاکش در 13 خرداد همان سال تشییع و به خاک سپرده شد.
توسط