انگار بار اول است و شاید بار آخر
انگار بار اول است … و شاید بار آخر
شهید عبدالکریم پورمقامی در حال خنثی کردن مینها بود. و هر بار مینی را خنثی میکرد، عرق روی پیشانیش را با پشت دست پاک میکرد و میگفت:
خنثیسازی مین برابر است با 90% شهادت.
میگفت: هر بار که مینی را خنثی میکنم، بارها و بارها زنده میشوم و میمیرم. اولین غفلت، آخرین غفلت خواهدبود. به برادر کنار دستش میگفت:
شما جلو نیایید و بگذارید من به تنهایی آنها را خنثی کنم.
او بارها و بارها میدانهای مین را خنثی کردهبود و میگفت:
با اینکه بارها وارد میدانهای مین شدهام ولی هر بار که میآیم، انگار بار اول است… و شاید بار آخر… .
برگرفته از کتاب ” انتهای معبر ” به کوشش افتخار فرج و سیده نجات حسینی صفحه 104