انتشار خاطرات تخریبچی سعید نفر

با عرض سلام و ادب خدمت شما خواننده گرامی ‚ اینجانب سعید نفر آزاده و جانباز ‚ متولد 1344 از تهران  که در یک خانواده مذهبی در جنوب شهر تهران به دنیا آمده بودم در سال 1361 توفیق حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل به عنوان یک تخریبچی را یافته و یک سال بعد در عملیات خیبر به علت مجروحیت به مدت شش سال و نیم به اسارت دشمن در آمدم  مدتها بود که می خواستم خاطرات دوران اسارت را به رشته تحریر در آورم اما هر بار به دلیلی این توفیق حاصل نشد تا اینکه چندی پیش زمانی که در یک گردهمایی شرکت کرده بودم سخن زیبایی از مقام معظم رهبری را دیدم که با خواندن آن جمله به خود لرزیدم.مضمون سخنان ایشان این بود: همه کسانی که در دفاع مقدس حضور داشته اند ‚ باید خاطرات خود را ثبت و به گوش آیندگان برسانند در غیر این صورت در پیش فرزندان خود و آیندگان و تاریخ این سرزمین مدیون خواهند بود.

اگرچه مدت زمان زیادی قریب به 25 سال از آن ایام می گذرد اما برخودم فرض دانستم تا با نوشتن این خاطرات ‚ دین خود را نسبت به نسل حاضر و نسل های آینده ادا نمایم. از شما خواننده گرامی استدعادارم هنگامی به خواندن این کتاب و خاطرات درون آن بپردازید که به دور از هر گونه مشغله ذهنی بوده تا بتوانید حظ و بهره بیشتری از خواندن آن ببرید. در بسیاری از مواقع که در حال نوشتن این کتاب بودم ناخود آگاه به یاد شیر زن صحرای کربلا خانم زینب (س) می افتادم که پس از تحمل آن همه مصیبت و سختی ‚ در محفل یزید در جواب آن بی شرم فرمود: ما رایت الا جمیلا – یعنی چیزی جز زیبایی ندیدم . اینجانب هم با تاسی از آن اسطوره صبر و مقاومت عرض می نمایم در تمام طول اسارت هرچه دیدم خدا بود و بس .لذا این بنده حقیراین کتاب را که برگ سبزی است تحفه درویش با احترام و کمال تواضع تقدیم می نمایم :

به محضر مقدس امام زمان (عج)

به روح پرفتوح امام راحل (ره)

به رهبر عزیز و آزاده

به ارواح طیبه شهدای مظلوم در اسارت

به مادر صبورم و روح پدر مرحومم

و به همسر عزیز و فداکارم

والسلام

سعید نفر